نگاهی به تاریخ قیام ها در سیستان/ اینجا تاریخ بوی غیرت می دهد

زاهدان-۱۹ بهمن ماه بعنوان نماد عزت خواهی و استقلال طلبی در تارک تاریخی سرزمینی می درخشد که تاریخ اش بیانگر بسیاری از داشته ها و استقلال خواهی ها است که الگوی بسیاری از آزادگان شده است.
تاریخ سیستان فراز و نشیب های زیادی را به ما نشان می دهد، فراز هایی که در کنار تمامی اتفاق های ی و استقلال طلبی مردمان سیوستان بیانگر تمدنی غنی، بزرگ و مهم تر از همه خواست حفظ تمامیت ارضی با کمترین جنگ و خونریزی است.
تاریخ سکانس های مختلفی را از مردمان سیستان که سرزمینشان از دیرباز به دارالولایه معروف بود، برایمان رقم می زند، تا بدانیم که سیستان گر چنین دچار غنا، فرهنگ و تمدن شد خون ها، دردها و جزیه های فراوانی در پی اش ریخته شده است.
فرا رسیدن ۱۹ بهمن ماه سالروز قیام تاریخی مردم سیستان در سال ۱۳۳۰ بهانه ای شد تا نگاهی به بررسی و تاریخ کهن قیام ها در سیستان بیندازیم.
 رستم نام سرزمین یلان و شیران را برای سیستان رقم زد
دکتر ایرج افشار سیستانی این ایرانشناس مطرح سیستانی با اشاره به قیام های متععد رستم در آن بازه زمانی می گوید: قیام و نبردهای قهرمانانه رستم دستان پهلوان نامی شاهنامه فردوسی را که ۳۰ سال از جوانی و عمر خود را در راه سرافرازی ایران صرف کرد، می توان زمینه ساز قیام های مردم سیستان بعد از شهادت این قهرمان ملی ایران زمین دانست.
این گفته دکتر ایرج افشار سیستانی در کنار دست نوشته ملا هادی سبزواری نشان می دهد که رستم در هزار و ۲۰۰ سال قبل از میلاد پیامبر اسلام (ص) زندگی می کرده و هیچ وقت در طول عمر خود آرام ننشست و بارها و بارها برای عزت و سرافرازی ایران تلاش کرد.
افشار سیستانی می گوید: او هفت خوان ها را رفت، تا بتواند به دشمنان ایران بفهماند که ایران سرزمین یلان و شیران است، پس نباید در ذهن خود کوچکترین تصوری از تجاورز به این مرز و بوم را بپروراند.
وی افزود: رستم از هست و نیست و حتی فرزندش در راه سرافرازی ایران گذشت و به مردم ایران درس فداکاری داد تا بدانند که عزت و سرافرازی ایران در از خود گشتگی و جان فشانی است.
سیستانی گفت: خوی پهلوانی بعد از شهادت رستم در رگ و جان مردم سیستان تا به امروز ماندگار شد که خود این، قیام های قابل توجه ای را حتی قبل از اسلام و بعد از ورود اسلام به سیستان بزرگ در پی داشت.
بنا به اسناد تاریخی که کتاب تاریخ سیستان یکی از آن ها است، فداکاری مردم سیستان حتی در زمان کوروش کبیر به قدری بود که کوروش بر آنان لقب انصار (یاری دهنده) داده بود.
سیستانیان ولایت مداری خود را با عشق معنا کردند
محقق و پژوهشگر تاریخ سیستان در باره قیام ایستادگی مردم سیستان در راه لعن مولا علی (ع) گفت: یکی از قیام های مردم سیستان بعد از پذیرش دین اسلام در برابر نا کسانی بود که به مدت ۵۰ سال در غرب و شرق عالم بر منبرهای مختلف، زبان بد، طعن و لعن حضرت علی ع را می گشودند و آن را تحفه و خوشامد به خلیفه وقت آن زمانی می دانستند.
محمد جهان تاب افزود: به گفته استاد و مورخ حوزه علمیه قم حجت الاسلام علی دوانی در کتاب قیام مردان مرد سیوستان، تنها قومی که روی کره زمین زیر بار این ننگ نرفتند مردم سیستان بودند که همین امر باعث شد از سوی خلیفه برای آنان مجازات تعیین شود.
وی گفت: به واسطه این ایستادگی، خلفای وقت به منظور تنبیه مردم سیستان، در سال اول مالیات ۳۰ مثقال نقره و در سال دوم ۳۰ مثقال طلا را به ازای هر خانوار در نظر گرفته اند.
این پژوهشگر مردم سیستان می افزاید: سیستانیان تمامی مالیات ها و جزیه های مشخص شده را پرداخت کردند اما باز هم در برابر خواست حاکمان وقت به سبب لعن حضرت علی (ع) تسلیم نشدند.
وی تاکید کرد: حاکمان که چنین مقاوتی را دیدند به سبب ناموس پرستی و غیرت مردم سیستان بر روی ناموس، در سال سوم دستور دادند که مردان سیستان، موی سر نشان را در اماکن عمومی بتراشند یا اگر این کار را نمی خواهند انجام دهند به بالای منبر رفته و لعن حضرت علی (ع) را بگویند اما این خواست نیز با مقاومت مردم سیستان مواجه شد.
جهان تاب گفت: سیستانی ها که حب اهل بیت را همچنان در دل خود همراه دارند، در آن زمان درخواست حاکمان را به سبب لعن نکردن شاه نجف اجرایی کردند و موی سر ن را تراشیده و به نشانه اجرای آن، تیکه ای از موها را به درب منازل آویزان کردند.
محقق و پژوهشگر مردم سیستان اظهار داشت: این مقاومت و ایستادگی خارج شدن نماینده خلیفه از سیستان را در پی داشت که علی رغم تهدید خلیفه مبنی باز هم به سیستان برنگشت.
 
مردم سیستان، پیشتاز تر از مختار
محقق تاریخ اسلام و عضور هیات علمی دانشگاه امام حسین (ع) می گوید: ۳۰ سال پس از ورود اسلام به سیستان فاجعه کربلا روی داد در حالی که مردم بسیاری از نقاط ایران در آن دوره هنوز به مکتب اسلام نگرویده بودند، هنگامی که خبر شهادت امام حسین(ع) و اسارت دختران رسول ا. به مردم سیستان رسید، مردم ولایت مدار سیستان در برابر آن موضع گرفتند و به خروش آمدند و در برابر دستگاه جبار یزید دست به قیام زدند.
دکتر محمدحسین رجبی دوانی در اهمیت این حرکت تصریح کرد: این حرکت از این رو مهم است که استبداد و اختناقی که یزید در عالم اسلام حاکم کرده بود، باعث شد مردم عراق، شام و حجاز به عنوان مناطق مهم عالم اسلام در برابر حاکم جرات مخالفت نداشته باشند، ولی مردم دلاور سیستان به خروش آمدند و چنان عمل کردند که عباد بن زیاد» حاکم بنی امیه در سیستان بیت المال را برداشت و فرار کرد.
وی با اذعان به این که گرچه جزئیات قیام مردم سیستان را پس از فاجعه عاشورا در تاریخ نداریم، شواهد حاکی از دلاوری مردم و حضور به هنگام آنان در صحنه است که باعث می شود، عبیدا.ابن زیاد که حاکم نیمه شرقی عالم اسلام از سوی یزید بود و به قساوت قلب و سخت گیری مشهور، دریافت که با زور در برابر مردم سیستان به نتیجه نمی رسد و بنابراین دلجویی از آنان را در دستور کار خود قرار داد و دو برادر دیگرش را به عنوان حاکمان سیستان به این خطه مامور کرد و آنان به لطایف الحیل سعی کردند این حرکت مردمی را آرام کنند.
دکتر دوانی ادامه داد: به هر حال مردم سیستان پیشتازی خروش نسبت به ظلمی که به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روا شد، برای خود رقم زدند، در حالی که قیام توابین و قیام مختار علیه بنی امیه و خون خواهی امام حسین(ع) پس از مرگ یزید، یعنی در سال ۶۵ هجری صورت گرفت. در حالی که مردم سیستان در همان سال ۶۱ و در فاصله کوتاهی یعنی زمانی که خبر این فاجعه به آنان رسید، علیه حکومت دست به قیام زدند از این رو مردم سیستان فضیلتی دارند که دیگران از آن محروم اند.
دکتر دوانی در خاتمه با اشاره به این که نکات مطرح شده و موارد دیگری از عظمت مردم سیستان در تاریخ وجود دارد. اما کمتر کسی به این موارد توجه کرده است، تا از عظمت و محبت و اعتقاد آنان به ولایت امیرالمومنین علی(ع) و اولاد ایشان یاد کند، گفت: استاد فقید، محقق برجسته حجت الاسلام علی دوانی، استاد و پدر بزرگوارم که نسبت به مردم سیستان عشق و علاقه خاصی داشتند در کتابی با نام افتخارات مردان مرد سیستان»، مردم این منطقه را مورد توجه قرار داده اند و بیشتر موارد یاد شده، از این کتاب گرفته شده است.
مرحوم علی دوانی در کتاب قیام مردان مرد سیوستان، در خصوص واقعه تلخ عاشورای امام حسین در صحرای نینوا می نویسد: هنوز اسرای کربلا را از کوفه به شام حرکت ندادند که خبر شهادت امام حسین و شهدا به سیستان رسید، و بزرگان سیستان حارث ابن یزید حاکم آن زمان سیستان را خواستند و از او خواستند تا سیستان را ترک کند، حارث ابن یزید حامل نامه ای از سوی مردم سیستان برای ابن زیاد و یزید بود که نوشته بودند: چه بد ذات و بدکرداری که با مهمانان، نوه رسول خدا و اهل بیت (ع) جنین رفتار زشت را انجام دادی و رسم مهمان کشی را آن هم مهمانان عزیزی را محبوب خدا و اولاد رسول الله را بودند را باب کردی.
این قیام مردم سیستان که با عزاداری در سیستان همراه شد، نخسیت قیم بعد از واقعه عاشورا می باشد در حالی که قیام توابین سه سال بعد از قیام سیستان و قیم مختار پنج سال بعد از قیام مردم سیستان رخ داد. 
 
سال شوم در سیستان و قیام سیستانی ها به رهبری ت در سال ۱۹۰۵
محقق و پژوهشگر مردم سیستان با اشاره به قیام شوم گفت: انگلیسی ها که همراه روسی و بلژیکی ها در سیستان مثل بقیه ایران حضور داشتند، وقتی به مقاومت مردم سیستان در برابر خود روبرو شدند با آوردن پرندگانی از شبه قاره هند که آلوده به بیماری طاعون بودند و توزیع مجانی آن ها بین مردم سیستان شیوع طاعون در این خطه از ایران را اجرایی کردند.
جهان تاب افزود: توزیع این پرندگان زمینه ساز شیوع طاعون در میان مردم سیستانی شد که به سختی درد و رنج گرسنگی و خشکسالی را تحمل می کردند.
وی یاد آور شد: بر اساس اسناد تاریخی حتی در آن زمان پس از شیوع طاعون، انگلیسی ها در برخی از مناطق شهر با برپایی کپرهایی بعنوان درمانگاه نه تنها مردم را مداوا نمی کردند بلکه آنان را زنده زنده می سوزاندند.
این محقق می افزاید: پس از انجام این عمل ننگین و اطلاع مردم از این جنایت، باعث شد تا سید رضامجتهد و  محمد تقی از ت با نفوذ سیستان که در بنجار زابل اقامت داشتند دستور فتوای جهاد را بر علیه انگلیسی ها را صادر کنند.
وی گفت: این جهاد باعث شد تا انگلیسی ها کنسولگری انگلستان را در سیستان ترک کنند و قبل از رسیدن توده مردمی به آنان، سیستان را ترک و جان سالم به در ببرند.
جهان تاب یاد آور شد: این سال در میان مردم سیستان به سبب کشتار بی رحمانه به سال شوم معروف شد که امروزه با مرور تاریخ آن دل بسیاری از مردم غمگین و تنشان می لرزد.
 
۱۹ بهمن، صفحه ای دیگر از حق خواهی مردم سیستان را ورق زد
دیگر محقق و پژوهشگر مردم سیستان در این باره به خبرنگار مهر می گوید: ۱۹بهمن ۱۳۳۰ یادآورقیام خونین  و دلاورانه مردم سیستان» است که با جسارت و شهامت بی نظیر، در زمانی که خاندان پهلوی با حمایت آمریکا حکومت می کردند با خیزش مردانه، کاخ آمال  دیرینه خاندان خزیمه» راسرنگون و به سلطه صد ساله این خاندان پایان بخشیدند.
علیرضا خسروی افزود: دلاوران سیستانی با قیام تاریخی خود ثابت کردند که در تمام دوران حیات از هیچ گاه سلطه بیگانه را نپذیرفته و نگاهبانان از جان گذشته در دفاع از کیان ایران هستند.
وی یاد آور شد: بنابراین قیام تاریخی ۱۹ بهمن نیز ادامه همان خیز شهادتی تاریخی ۱۹ بهمن سال ۱۳۳۰ کاندیدای راستین مردم سیستان آیت ا… میرزا ابراهیم شریفی» از ون خوشنام سیستان بود،   زیرا سردار محمدرضا خان پردلی (سرابندی)» رهبرقیام مردمی اعلام داشته بود نماینده سیستان باید یک سیستانی باشد و دولت و حکومت مرکزی نمی تواند خواسته خود را به مردم سیستان تحمیل کند.
خسروی گفت: دولت که با تمام قدرت از امیرحسین خزیمه علم» حمایت می کرد به بازرس اعزامی و فرماندار اعلام داشته بود که باید خزیمه از صندوق آرا بیرون بیاید.
وی گفت: بنا بر این چند روز قبل از روز انتخابات با حمایت و دسیسه رییس ثبت احوال زابل تمامی صندوق ها را بنام امیرحسین خزیمه انباشتند و صبح روز ۱۹ بهمن صندوق ها را به محل شعب اخذ رای در شهر و بخش های تابعه فرستادند به این امید که صندوق های پرشده را عصر به شهر برگردانند و به ولی نعمتان خود در تهران اعلام نمایند که دستور و خواسته شما برآورده شد.
این مردم شناس منطقه سیستان اظهار داشت: رهبری قیام و بزرگان سیستان تا ساعت ۷ صبح ۱۹ بهمن به مراجع ذی صلاح در تهران و شهر زابل اعلام داشتند که از تقلب پرهیز شود. زیرا شهر زابل و مراکز اخذ رای در محاصره آزادیخواهان سیستانی است، اما غرور و تکبر دولتی ها به حدی بود که به خواسته مشروع و به حق مردم هیچ ترتیب اثری داده نشد، رهبری قیام پس از مذاکره با بزرگان سیستان و آیت ا… شریفی به نتیجه رسیدند که راه حل، ازبین بردن صندوق های آراء می باشد و وابستگان رژیم و هواداران خاندان علم تهدید را هم جدی نگرفتند حتی از توهین هم فروگذار نکردند.
وی یاد آور شد: توهین یکی از پیش کاران وابسته به خاندان خزیمه برای سیستانی ها قابل اغماض نبود. بنابراین دستور شکستن صندوق های آراء صادر شد، ناگهان از چهار گوشه شهر زابل فریاد یاحق در فضا طنین انداز شد و در ساعت ۸:۱۵ دقیقه صبح روز ۱۹ بهمن تمامی صندوق ها شکسته و آراء در فضا پراکنده شد.
خسروی گفت: در پی این درگیری ها بازرس و فرماندار کشته شدند و آیت ا… شریفی، سردار محمد رضاخان و دیگر سران و بزرگان سیستان بازداشت شدند و به دستور سرهنگ گل محمدی فرمانده تازه به روی کار آمده حکم اعدام این افراد صادر شد.

بر اساس اسناد تاریخی، در شب اجرای فرمان حکم، با وساطت آیت الله کاشانی و به دستور مصدق حکم اعدام لغو و محکومین به تهران اعزام شدند که پس از مدتی زندانی حاج آقا شریفی آزاد و به سیستان بازگشت و سردار محمد رضا  خان نیز بعنوان عامل خطرناک و آشوبگر تا سال ۴۶ در تهران به حالت تبعید باقی ماند.


مشخصات

آخرین جستجو ها